نگاهی دیگر به اساس فاشیسم
“به نام خدا”
نگاهی دیگر به اساس فاشیسم؛
نویسنده:
تهیه شده در تیم مطلب ایرانشهر
انجمن علمی پژوهشی ایرانشهر
در نظر فاشیسم، دولت و مردم یکی هستند؛ یا بهتر بگوییم، دولت و ملت در بسیاری موارد از یکدیگر جدا نشدنی هستند.
فاشیسم به عنوان عاقبت شکست مارکسیسم و سورلیانیسم،.. با ایده آلیسم ایتالیایی ترکیب شده و همینطور در بسیاری مسائل به فلسفه رجوع می کند.
به عبارتی دیگر یک فاشیست، با فلسفه عمل گرایی آشنا است.چرا که این فلسفه از مارکسیسم و اندیشه های سورل نشات گرفته است.(خود دوچه و بسیاری از افراد خکومت ایتالیا در ابتدا تحت آموزه های چپ گرایانه قرار داشتند) و همینطور با ایده آل گرایی خاص ایتالیا ترکیب شده، و شکل نهایی خود را بدست می آورد.
مهم است که بین دو شیوه سوسیالیسم تفاوت قائل شد همانگونه که در فاشیسم این اتفاق می افتد. سندیکالیسم سورل، که پایه فاشیسم را تشکیل می دهد، خود به عنوان فرم تغییر یافته ای از مارکسیسم شناخته می شود.
کشور هایی که بر سر انتخاب راه خود به دو راهی می رسند، با این حقیقت روبرو می شوند که دولت باید مقتدر و در عین حال مردمی باشد. این حقیقتی تاریخی است که تاریخ گذشته را نیز شکل می دهد.
خرد گرایی( که به خوبی توسط فاشیست ها پذیرفته شده است؛) فکر را از عمل، ذهن را از قلب، و تئوری را از عمل جدا می کند. نماد کسانی است که فکر می کنند بین گفتن یک عقیده و عمل به آن تفاوت هست و کسانی که واقعیت را درک نمی کنند.شاعر یا دانشمند یا هنرمندی که همواره با استفاده از عقلش درباره جهان و هر چیز اطراف خودش تامل می کند، نمی داند که این زمین و جهانی که در اطراف او قرار دارد، فرای درک عقل و افکار روزانه آن ها است.
“حقیقت فاشیسم چیست؟ تاریخ را چگونه برای ما روایت کردهاند؟ واقعیت چیست؟!”